کد مطلب:173089 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:252

سلسله ی بنی هاشم
بنی هاشم، انسان هایی شریف بودند و روحیات پاك و ایمانی داشتند كه به حقوق و نوامیس مردم، احترام گذاشته، امور كعبه را - كه محور مقدسات جامعه بود - با جدیت و افتخار اداره می نمودند.

آنان، خاندانی نیك و نیكخواه بودند كه حتی در عصر جاهلیت، پیمان جوانمردان را برای حفظ مصالح محرومان و مبارزه با تبهكاران طرح كردند و بر خلاف بنی امیه، تلاش های چشمگیری برای دفع مشكلات مردم به عمل آوردند، لذا قبایل عربستان به خاطر همین خصلت های ارزنده ی آنان، با احترام خاصی به بنی هاشم می نگریستند و در واقع آن ها را پیشوا می گرفتند. این نكته بسیار مهمی است كه باعث می شود حسادت و دشمنی بنی امیه دو چندان گردد تا آن جا كه سرخاندان بنی امیه، بر ضد سر خاندان بنی هاشم؛ یعنی هاشم، كه عمویش بود، توطئه كند، تا حق او را در زمینه ی مناصب كعبه غصب كند، هر چند كاری از پیش نبرد، و با رأی داورشان، محكوم گردید تا ده سال مكه را ترك نماید و مانند تبعیدیان در شام اقامت داشته باشد. [1] .

این ناكامی ها، برای شروع عداوت رسمی این دو تیره كافی بود، تا به طور روز افزونی شدت یابد، تا این كه به جنگ های عظیمی منجر گردد.


«بنی هاشم» و «بنی امیه» دارای دو روح متفاوت بودند و به گفته ی مولوی مانند رودهای «شیرین» و «شور»، در كلیه ی ادوار تاریخ، جریان یافته و در سیمای خداپرست ها و خودپرست ها نظیر هابیل و قابیل، ابراهیم و نمرود، موسی و فرعون، محمد صلی الله علیه و آله و سلم و ابوسفیان، علی علیه السلام و معاویه، حسین علیه السلام و یزید، و امثال این ها ظاهر گشته و می گردد.

حضرت امام علی علیه السلام ویژگی های واقعی و اجتماعی این دو تیره را این چنین توصیف فرمود:

هم اكثر و امكر و انكر و نحن اصبح و افصح و انصح؛ بنی امیه از نظر نفرات و حیله گری و نامردمی، بیشترند، و بنی هاشم از نظر انسانی و روشنگری و نیك خواهی. [2] .

و گفته ی معاویه مبنی بر این كه «علی و خاندانش، اهل حقند و نیكوكار و بنی امیه، اهل دنیایند و خلافكار» [3] مطلب را به راحتی روشن می سازد.


[1] طبري، ج 2، ص 13.

[2] شرح نهج البلاغه، ج 4، ص 292.

[3] همان، ج 4، ص 5؛ مقتل خوارزمي، ج 1، ص 123.